
خطا در ترجمه؛ لطفاً مجدداً تلاش كنيد.
او زناني را كه به گياهان گوجهفرنگي و هندوانه اشتغال داشتند , در حلقهاي دور از بناي يادبود تيلور در حال رشد بودند . او با امنيت داوطلبانه در مورد شبه نظاميان جناح راست كه دو مايل دورتر از حمل AR - 15 را اشغال ميكنند صحبت كرد - رويدادي كه اكنون بسيار رايج است و اين رويداد اكنون چندان رايج نيست . براون هرگز انتظار نداشت كه در جنبشي اعتراضي به شكل مركزي تبديل شود , او فكر كرده بود كه 30 سال با اتوبوس خواهد رفت , سرش را پايين نگه دارد و با خوشحالي بازنشسته ميشود . حالا برخي او را " مادر پارك " مينامند , چون سعي دارد مشكلات مردم را حل كند و وقتي آنها از خط خارج ميشوند , آنها را سرزنش ميكند . قوانين اوليه او : هيچ نقاشي اسپري , دعوا , شكستن پنجرهها و يا هر نوع of در اطراف اين ميدان وجود ندارد . هر كدام از اينها ميتواند پليس را جلب كند , آخرين افرادي كه او اينجا ميخواهد . معترضان در لوييس ويل , مانند بسياري از شهرها , زماني كه در اواخر ماه مه كار خود را آغاز كردند , چندين هفته پيش , زماني كه راهپيمايي كنندگان به يك نوار سرگرمي ميرفتند , چند هفته پيش هنگامي كه راهپيمايي كنندگان به يك نوار سرگرمي ميرفتند و قوطيهاي زباله را روي آتش قرار ميدادند , چندين هفته پيش رخ داد . با اين حال , آنها بودهاند , معترضان توسط دهها نفر دستگير شدهاند كه اغلب براي مسدود كردن راهها و يا امتناع از خروج از زماني كه پليس دستور داد آنها را ترك كنند , دستگير شدهاند . براي بلوكهاي در هر مسير , پنجرهها سوار شدهاند و برخي براون و همكارش به عنوان agitators در حال تخريب مركز شهر هستند . " براون " گفت كه او قدرت را در اين ترس ميبيند كه اين تابلوها نشان ميدهند : معترضين ميتوانند قلب يك شهر را مختل كنند تا اينكه آنچه ميخواهند را به هم بريزد - و چيزي كه او ميخواهد حالا بزرگتر از زماني است كه آنها شروع كردهاند . با اين درخواست شروع شد كه افسران پليس كه تيلور را كشتند , محاكمه شوند . براون گفت : اگر اين موضوع به سرعت برآورده ميشد , احتمالا به خانه ميرفتند . اما ماهها بعد , تحقيقات در مورد اين حادثه ادامه دارد , هيچ هزينهاي ثبتنشده است , و بنابراين آنها اينجا هستند . او گفت كه خشمي كه روزهاي اول را شعلهور ميساخت به عمد به هدف تبديل شدهبود و اكنون عدالت براي تيلور به تنهايي
خطا در ترجمه؛ لطفاً مجدداً تلاش كنيد.
اكنون, شما در اين جنبش هستيد."براون همچنين بخشي از دوران كودكي خود را در پرورش مراقبتهاي بهداشتي گذرانده است. او گفت كه او بسته شد و محافظت كرد و تلاش كرد تا با بيشتر افراد در يك سطح عميقتر ارتباط برقرار كند." من آن حس اجتماعي را نداشتم و واقعاً نميخواستم. همسايگان من را نميشناسم. او گفت: " من افراد زيادي در زندگي ام ندارم كه فكر ميكنم نزديك باشند."اما چيزي در اينجا تغيير كرد. او با افرادي كه روابط سطح سطح را ايجاد ميكنند كه ديگر امكان پذير نيست، رفتهاست.در ۲۷ ژوئن، حدود يك ماه در اعتراض، يك مرد در ميدان آتش گشود. يك عكاس، تايلر gerth ۲۷ ساله، معروف و معروف توسط معترضان مورد اصابت گلوله قرار گرفت و كشته شد. فرد مسلح به طور مرتب در پارك بودهاست، اما معترضان ديگر او را براي سو رفتار به بيرون پرتاب كردند و آنها نگران بودند كه او به لحاظ رواني بيثبات است. برگشت و به ميدان رفت.براون كه خيلي از تيرانداز دور نيست، بدنش را بر روي يك معترض قرار داد تا از آنها در برابر گلولهها محافظت كند.ميلي سنت Cahoon، يك مشاور محلي، آن روز تلفني به شبكه او زد و يك گروه از مشاوران بهداشت رواني به ميدان رسيدند. دهها تن از معترضان از آن زمان به دنبال كمك به مقابله با مرگ gerth و همه ديگر صدمات اين شغل بودند كه بويژه در ابتدا، به طور معمول با واكنش شديد پليس برخورد كردند. او گفت كه مردم توصيف كردهاند كه دچار كابوس و حملات وحشت زده شدهاند. آنها نميتوانند تمركز كنند، از خانواده و دوستان خود جدا ميشوند، و به طور مداوم در ذهن خود recreating كه تا به حال ديدهاند.كريس ويل، يك فعال برجسته محلي، گفت كه در بدترين روزهاي ماه، early گاز اشكآور احساس كردند كه آنها در حال باريدن بودند. هوا چنان پر از گاز بود كه او نميتوانست درست جلوي رويش ببيند.او گفت: " من فكر ميكردم كه ما قصد داريم بميريم.او به سختي ميتوانست به خاطر كابوس بخوابد. او از اطراف پارك پرسيد و همه به او گفتند كه آنها هم آن را احساس ميكنند.رز گفت: " من ميخواستم خيلي از اوقات را رها كنم."
هندرسون، كه همه او را "مامان رز" صدا ميكنند، گفت: " روزهايي است كه به خانه ميآيم و گريه ميكنم. من خسته هستم، فرسوده شدهام."با اين حال، او گفت كه از خدا خواسته ميشود هر روز، اغلب قبل از ظهر تا بعد از نيمهشب برگردد. او گفت كه كار او در اينجا، تمايل به بناي يادبود رو به رشد است، به طوري كه زماني كه خانوادههاي هر دو تيلور و gerth از كنار آن بيايند، براي آنها زيبا خواهد بود. او با هنرمند محلي صحبت كرد كه بر روي يك پرتره از تيلور كار ميكرد تا به عنوان محور در ميدان بايستد.او گفت: " من به او گفتم كه آن را بزرگ و زيبا كند تا به مردم يادآوري كند كه چرا ما اينجاييم." در حال حاضر اين پرتره ۸ فوت ارتفاع دارد، دور از طلا ميچرخد و توسط نقاشيها و پوسترهاي ديگري كه براي او ساخته شدهاند احاطه شدهاست. چند روز بود كه باران باريده بود، بنابراين همه آنها را جمع كرده و بر روي آنها قرار داده بودند.اما خورشيد داشت بيرون ميآمد، بنابراين براون و ديگران مشغول باز كردن چمدان شدند.يك نقاشي سياه و سفيد از تيلور برپا كرد و گفت كه چقدر زيبا به نظر ميرسد.تيلور، هر چند كه وجود ندارد، بخشي از اين جامعه نيز هست. Brown سعي ميكند زمان زيادي را صرف فكر كردن درباره زندگي كند كه ممكن است به آن منجر شود. انديشيدن درباره آن بيش از حد دشوار است." چرا او بايد ميمرد؟ او پرسيد: " همه اين مشكلات پيش از مرگ Breonna تيلور وجود داشتند. چرا نميتوانست بخشي از اين حركت را زنده نگه دارد؟ به جاي اسمي كه ما در حال سرود خواندن هستيم."_ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _ _از نويسنده ملي AP، كلير Galofaro در @ clairegalofaro پيروي كنيد.
منبع