
واشنگتن، شهري پر از وكلا، در حال صحبت درباره اين است كه چگونه رئيسجمهور دونالد ترامپ به نظر نميرسد حتي one.the روسيه را پيدا كند كه ترامپ را به نياز نااميدانه به يك وكيل درجه يك تبديل كردهاست. اما يك دليل اصلي كه او قادر به استخدام مشاور خوب نيست، تحليلگران حقوقي واشنگتن ميگويند، اين است كه او يك مشتري وحشتناك است. در زبان انگليسي، اين معمولاً به اين معني است كه يك مشتري آنچه را كه وكلايش توصيه ميكنند انجام نميدهد. (در اينجا، منتقدان ترامپ همچنين به اين معني هستند كه ترامپ صورتحساب خود را پرداخت نميكند، اما اين داستان ديگري است) قطعاً، اين همان چيزي است كه جان دود، وكيلمدافع سابق ترامپ در تحقيقات مولر، به اين معنا بود. بعد از استعفاي ا دود، واشنگتنپست گزارش داد كه او در مورد اينكه چطور ترامپ به مساله advice.This توجهي ندارد شكايت كردهاست. در دوران واترگيت، رئيسجمهور ريچارد م. نيكسون به to نيز گوش نميكرد - به عنوان شوهر مرحوم من، لئونارد Garment، در حالي كه در هنگام كار در كاخ سفيد به عنوان مشاور حقوقي نيكسون در زمان واترگيت مشغول به كار بود متوجه شد. درست است كه نيكسون براي خود يك حقوقدان ماهر بود، بنا بر اين او توصيه وكلاي خود را در سطح بسيار پيچيدهتر ناديده گرفت. اما آنچه در دوران رسوايي واترگيت ختم شد ممكن است به ما كمك كند پيشبيني كنيم كه چه اتفاقي ممكن است رخ دهد، لئونارد Garment، كه در زمان كار در كاخ سفيد كار ميكرد، هرگز به وكلاي خود نميگفت كه چه چيزي در جريان است - نقض يك قاعده اصلي در رابطه با وكيل - موكل. اين به اين معني بود كه وكلاي او نميتوانند براساس حقايق موقعيت او به او مشاوره بدهند. زباله در حقيقت زباله روبي، وكلاي نيكسون اغلب آخرين كساني بودند كه از آنها خبر داشتند. آنها جلسات جدي برگزار ميكردند و سعي ميكردند حقايق پرونده را كنار هم جمع كنند. در اين ميان نيكسون به طور جداگانه با مشاوران سياسي مانند جان Ehrlichman، رئيس ستاد H.R. Haldeman و مشاور كاخ سفيد جان دين در اوال Office.Amon در ديگر جزئيات از دست داد، نيكسون هرگز با وكلاي خود به اشتراك گذاشته نشد.
يك سيستم ضبط و ضبط در بيضي آقاي (n)بود كه با تصميم گرفتن براي اداره دفاع قانوني خود، وضعيت را غير عادي جلوه داد. براي مثال، در ماه مي سال ۱۹۷۳، كاخ سفيد تصميم گرفت بيانيهاي در مورد واترگيت صادر كند كه چيزي بيش از انكار مكرر boilerplate كه آن را ارائه كرده بود را مطرح كرد. نيكسون به وكلاي خود گفت كه بدون هيچ ورودي از او اين بيانيه را تهيه كنند. سپس رئيسجمهور گفت كه آنها بايد drafts را براي او بفرستند، و او آنها را براساس "خاطرات" خود مورد بازبيني قرار خواهد داد. به عبارت ديگر، وكلا كنترل محصول را نداشتند - مشتري اين كار را كرد. در سال ۱۹۷۳، نيكسون رئيس جديد كاركنان، الكساندر Haig، را منصوب كرد كه اغلب پيشنويس بيانيه بين وكلا و رئيسجمهور را به دست ميآورد. Haig ميدانست كه يك سيستم ضبط وجود دارد - اما وكلا اين كار را نكردند. برخي از "خاطرات" نيكسون " كه او به اظهارات قانوني اضافه كرد، چنان مفصل بود كه شوهر من و ساير وكلا فكر ميكردند كه بايد يك سيستم ضبط وجود داشته باشد. اما آنها آن را از واترگيت شان از واترگيت شان نشنيده بودند، نيكسون نوشت كه وقتي وجود نوارها در ملا عام شد شوكه شد. او انتظار داشت كه كارمندان كاخ سفيد در هنگام پرسش درباره آنها از امتياز اجرايي بهرهمند شوند. با اين حال هرگز با وكلاي خود درباره اين موضوع كه آيا ادعاي امتياز اجرايي ميتواند به احتمال زياد يا موفقيتآميز توجيه شود، صحبت نكرده است. در حقيقت، مانند ترامپ، تيم دفاع قانوني نيكسون بسيار كوچك بود - كمتر از يك دوجين وكيلمدافع. اين امر ممكن است به اين دليل بوده باشد كه استخدام يك وكيل خارجي براي انجام كار قانوني شخصي، پذيرش گناه محسوب ميشود. اما tics شخصي نيكسون اين تعداد را كوچك نگه داشت. او به نامزدهاي قابلقبول براي كار وكلاي خارج نگاه كرد و به اكثر آنها اعتماد نكرد - جو Califano! اد ويليامز! وكلاي باتجربه، بله، اما دموكراتها! با اسرار سياسي اش. به بيل راجرز، يك دوست قديمي كه ميخواست شغلش را به عنوان منشي ايالت ترك كند، اعتماد ميكرد. اما راجرز نسبت به bite.Pres ident خيلي باهوش بود.
در روز ۱۷ نوامبر، آقاي نيكسون در نزديكي اورلاندو، فلوريدا، در كنار اورلاندو، فلوريدا، سخنراني كرد و گفت كه وكلاي نيكسون نتوانستند به طور موثر عليه صدها وكيل محاكمه شوند (به معناي واقعي كلمه)كه در اوايل رسوايي واترگيت كه او از جان دين شنيده بود، او پرسيد: "وقتي Archibald كاكس در مورد اين حرف شنيد، از او پرسيد كه اين موضوع چه معنايي دارد". نيكسون به وكلاي خود گفت كه هنوز در مورد سيستم ضبط خبر نميدانستند كه منظورش نوار كاست بود (به ياد داشته باشيد؟) . بنابراين وكلا نامهاي براي كاكس نوشتند و گفتند كه در پاييز ۱۹۷۳، قاضي جان Sirica، كه در آن زمان مسئول پيگرد قانوني واترگيت بود، از يكي از وكلاي نيكسون كه نوار كاست در آنجا بود پرسيد. وكلا از نيكسون درباره آن سوال كردند. نيكسون گفت كه هيچ مشكلي وجود ندارد: وكلاي او ميتوانند يك كاست از يادداشتها تهيه كنند كه نيكسون به عبارت ديگر از وكلاي خود خواسته بود كه به دادگاه دروغ بگويند. در عرض چند روز، آنها شروع به تهيه مقدمات براي ترك اين پرونده كردند. دفاع نيكسون به سقوط خود ادامه داد تا اينكه، نه ماه بعد در تابستان ۱۹۷۴، نيكسون به جاي مواجهه با مشكلات ناشي از مشكلاتي كه وكلاي ترامپ نشاندهنده مشكل عمومي نمايندگي يك رئيسجمهور بودند، استعفا داد. اما آنها همچنين منعكسكننده سقوط دفاع از واترگيت s (نيكسون)هستند كه نشاندهنده دشواري نمايندگي رئيسجمهور، هر رئيسجمهور است. روساي جمهور داراي الزامات سياسي، عزتنفس با اندازه رئيسجمهور و اسرار سطح بالا هستند. به اين معنا، نمايندگي قانوني رئيسجمهور به سختي ميتواند يك نمايش قانوني خوانده شود - آن متعلق به مقوله oxymoronic است كه ممكن است "دعوي قضايي سياسي" را برچسب بزنند، اما به عبارت ديگر،
با اين حال, نيكسون دفاع قانوني خود را خراب كرد و تقريباً براي وكلاي او غير ممكن بود كه كارهاي خود را به همان روش انجام دهند, برخي از مشكلات وكلاي ترامپ نشاندهنده مشكل عمومي نماينده رئيسجمهور بودهاست. اما آنها همچنين شخصيت را منعكس ميكنند و نه فقط به اين معني كه ترامپ يك مشتري بد است. حتي اگر ترامپ ميتواند " مشتري بهتري " شود, بعيد است بتواند وكلاي برتر را جذب كند كه ميتوانند او را از مشورت با رابرت مولر نجات دهند. " تئودور اولسون ", يكي از وكلا كه دفاع ترامپ را رد كرد, به nbc گفت: " آنها ميدانند كه كاخ سفيد ترامپ براي " اين آشفتگي است ". " اين هرج و مرج و سردرگمي است. براي هيچ چيز خوب نيست. وكيل نويسنده كتاب " رسوايي: فرهنگ بياعتمادي در سياست آمريكا " است. "
منبع